ایلیا
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
نقل می کنند که امام صادق علیه السلام این دو بیت را بارها برای مَثَل زدن می خواند [کنز الفوائد]
نویسنده : ایلیا:: 83/9/15:: 3:43 عصر

از همان روزی که دست حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرت قابیل

از همان روزی که فرزندان (( آدم ))

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید

آدمیت مرد

گر چه(( آدم )) زنده بود

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند

از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند

آدمیت مرده بود .

بعد هی دنیا پر از آدم شد واین آسیاب

گشت و گشت .

قرن ها از مرگ آدم هم گذشت

ای دریغ آدمیت برنگشت !

قرن ما روزگار مرگ انسانیت است

سینه دنیا ز خوبی ها تهی است

صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهی است

صحبت از موسی وعیسی و محمد نا بجاست

قرن موسی ((  چومبه )) هاست !

روزگار مرگ انسانیت است :

من که از پژمردن یک شاخه گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

از فغان یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر حتی قاتلی بر دار

اشک در چشمان و بغضم در گلو ست .

و اندر این ایام زهرم در پیاله اشک و خونم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم ؟

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای ! جنگل را بیابان می کند

دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند !

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند !

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن : مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن : یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن : جنگل بیابان بود از روز نخست !

در کویری سوت وکور

در میان مردمی با این مصیبت ها صبور

صحبت از مرگ محبت مرگ عشق

گفتگو از مرگ انسانیت است !

------------------------------------------------------

چو بید برسرایمان خویش می لرزم

که دل بدست کمان ابرویی ست  کافرکیش

------------------------------------------------------

سینه تنگ من وبارغم اوهیهات

مرداین بارگران نیست دل مسکینم

------------------------------------------------------

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست،هرکسی نغمه خود خواند وازصحنه رود

صحنه پیوسته بجاست، خوشا آن نغمه که مردم سپرندش به یاد.........


نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

604:کل بازدید
0:بازدید امروز
1:بازدید دیروز
درباره خودم
ایلیا
حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم
ایلیا
اشتراک